خستم ولی حالم خوبه خو

+میگن رد دادن خوبه،ولی بیشعور بودن نه،اصلا خوب نیس،اصلا،منم خو موافقم. 

+از ته دلم میخوام لااقل بیشعور نباشم،رد دادم،دیوونه هستم،دیوونه میمونم،ولی حقیقتا نمیتونم تحمل کنم اینو که یه روز بفهمم بیشعور بودم. :/

+درسته که نمیدونم عجیبم یا غریبم یا ساده م یا هرچی،ولی میدونم که فعلا نشستم و خیلی مظلوم دارم به خودم نگاه میکنم و به گآد میگم:"میشه لطفا به اندازه دو دقیقه منو بغل کنی؟لطفا!" 

+میدونی گآد،من همیشه خواستم بهت بگم من خیلی سرتقم،ولی همیشه ته دلم دوست داشتم!

+دارم یه کمی از کتابم میخونم و یکمی اینجا مینویسم هی هی. 

+امتحان دارم و باید اون تستایی که هست بزنم تا جایی که میشه. 

+باید تا آخر این هفته جمع بندیِ خوبی هم داشته باشم. :/

+فاز بعضیا رو نمیفهمم،جداً نمیفهمم من اینا رو،نه کاراشون رو،نه حرفاشون رو. :| 

+چطوری میشه این طوری بود و هیچ حس بدی هم نداشت؟! :/  

+میشه یاد گرفت فضولی نکردن رو؟کار سختی هستش؟ =/

+صبر برای تموم شدن این سال تحصیلی و رفتن به یه دنیای دیگه. :/ 

+صبر برای رسیدن به آرامش و اون چیزایی که میخوای. 

+ وصبر برای خوشحال کردن کسایی که خیلی برای خوشحالیت تلاشی نکردن،اگه هم تلاشی کردن گاهی درست نبوده. =( 

+از من صبر مخواه.

+کاش وقتی درد میومد،درمون هم باهاش میومد. :( 

+گآد باید به اونایی کمک کنه که دردشون خودشونن ولی درمونشون خودشون نیستن! 

+فک کنم اینقد روغن و اینا داشت که موند سر گلوم پایین نمیره. :/ 

+آخه بدون بشقاب و روی نون باید غذا خورد؟ :/ باید بگم بله باید همین طوری نوش جان کرد. :)))) 

+من از بچگی با مامان و بابا به جز حرف های روزمره و خیلی خیلی ساده،حرف دیگری نزده ام،یعنی اصلا به من یاد ندادند که باید با آنها حرف بزنم،باید بلد باشم حرف زدن فقط صبح بخیر و شب بخیر و لباسم کجاست و غذا کی حاظر میشود،نیست!برای همین هیچ موقع حرف نزدم،همیشه فکر کردم همه همین طور هستند،فکر کردم همیشه باید حرف هایم را در مغزم نگه دارم و به کسی نگویم،به کسی نگویم و خالی نشوم،فکر کردم همیشه باید این حجم سنگین حرف هایم را همه جا با خودم بکشم و ببرم! :(

+نمیدونم واقعا چه طور به خودش اجازه میده برای هر چیز بی موردی بیاد و وقت منو تلف کنه. :| 

+وقتی میفهمم اون چیزی که میخواست انجام بدم لازم نبوده،دود از گوشام میزنه بیرون و قابلیت اینو دارم که یکی بزنم به چندین تکه نامساوی تبدیل بشه. :/

+خب یکیش تموم شد،لامصب صفحاتش هم خیلی زیاد بود خو. /: 

+میریم سراغ بعدی و نیم ساعت دیگه هم خاموشی میزنم و پناه میبرم به پتویِ قشنگم. :)))) 

+خستگی جسمی مهم نیس،ینی اصلا حال رو بد نمیکنه،خستگی روحی بدِ،کاش خسته روحی نباشیم هیچ موقع. :}